۱۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ٣٠٧

شهریارا بدان خدای که او
از جهانت گزید و شاهی داد

روز و شب را زخم نیل فلک
هم سفیدی و هم سیاهی داد

ز بر آسمان و زیر زمین
گاه قسمت بماه و ماهی داد

که مرا مر کبیست کز سستی
تن بیکباره در تباهی داد

کرده بر خویشتن خری ثابت
هر که بر اسبیش گواهی داد

باز ماند رهی ز راه گرش
باره باد پا نخواهی داد

نظری کن که بنده ابن یمین
شرح احوال خود کماهی داد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٣٠۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣٠٨
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.