هوش مصنوعی: این متن به ستایش و مدح یک حاکم یا شخصیت قدرتمند (ضیاء دولت و دین) می‌پردازد که با کرم و بخشش خود، امید و رونق را به ارمغان می‌آورد. شاعر از لطف و حمایت این شخصیت سخن می‌گوید و تأثیر مثبت او را در زندگی خود و دیگران توصیف می‌کند.
رده سنی: 15+ این متن به دلیل استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک و مفاهیم انتزاعی مانند کرم، امید، و دولت، برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. درک کامل آن نیاز به آشنایی با ادبیات کهن فارسی و ظرافت‌های زبانی دارد.

شمارهٔ ٣١٠

ضیاء دولت و دین ایکه ما در ارکان
بصد قران چو تو فرزند نامور نارد

بخشکسال کرم بر سر نهال امید
ز ابر دست تو باران جود میبارد

کمینه چاکرت امروز با سه چاریار لطیف
بباغ عمر گل خرمی همیکارد

بیمن دولت تو هست جمله اسبابش
جز آب رز ز تو آنهم امید میدارد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٣٠٩
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣١١
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.