هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از نسیم صبحدم میخواهد تا به نزد شاه گردونسریر برود و از لطف و عدالت او سخن بگوید. شاعر به ستایش شاه میپردازد و از فضایل او مانند تاج ملک و دین، بخت جوان و رأی پیر سخن میگوید. همچنین، شاعر به تواناییهای خود در شعر و مدح اشاره میکند و از لطف و حمایت شاه قدردانی مینماید.
رده سنی:
16+
این متن به دلیل استفاده از زبان و اصطلاحات پیچیدهٔ شعر کلاسیک فارسی و مفاهیم عمیق ادبی، برای مخاطبان با سنین پایین ممکن است قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل مضامین و اشارات تاریخی و ادبی آن نیاز به دانش و تجربهٔ بیشتری دارد.
شمارهٔ ٣٩٨
ای نسیم صبحدم ز آنجا که لطف تست خیز
رنجه شو بگذر بدر گاه شه گردون سریر
تاج ملک و دین علی کز بدو فطرت آمدست
همدمش بخت جوان و رهنمایش رأی پیر
خسرو جمشید فر شاهی که از آغاز کار
دادش ایزد هر چه آید در تصور جز نظیر
گو منم آن کز بلندی در مدیحت شعر من
بر بیاض مه بمشک سوده بنوشته است تیر
نام نیکت چون ز شعری بگذرانیدم بشعر
چون روا داری که فکرم وقف باشد بر شعیر
چون نیم در بند افزونی طلب کردن ولیک
رأی شه دادند که باشد از کفافی نا گزیر
چون ترا بر هر چه خواهی داد ایزد دسترس
پایمردی کن بلطف ابن یمین را دست گیر
رنجه شو بگذر بدر گاه شه گردون سریر
تاج ملک و دین علی کز بدو فطرت آمدست
همدمش بخت جوان و رهنمایش رأی پیر
خسرو جمشید فر شاهی که از آغاز کار
دادش ایزد هر چه آید در تصور جز نظیر
گو منم آن کز بلندی در مدیحت شعر من
بر بیاض مه بمشک سوده بنوشته است تیر
نام نیکت چون ز شعری بگذرانیدم بشعر
چون روا داری که فکرم وقف باشد بر شعیر
چون نیم در بند افزونی طلب کردن ولیک
رأی شه دادند که باشد از کفافی نا گزیر
چون ترا بر هر چه خواهی داد ایزد دسترس
پایمردی کن بلطف ابن یمین را دست گیر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ٣٩٧
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣٩٩
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.