هوش مصنوعی:
در این متن، شاعر بیان میکند که در این روزگار تنها کسانی خوشبخت هستند که یکی از سه کار را در دست داشته باشند: حکومت (قدرت سیاسی)، فرماندهی نظامی (قدرت نظامی)، یا ثروتاندوزی بیپروا (ثروت). او سپس از نداشتن هر سه این موارد گلایه کرده و وضعیت دشوار زندگی خود را توصیف میکند. در پایان، او از بیحیایی و بیشرمی روزگار شکایت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم پیچیدهای مانند قدرت، ثروت، و انتقاد اجتماعی است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات قدیمی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۴۴۶
کسی خوش بر آید در این روزگار
که باشد بدستش یکی از سه کار
نخستین حکومت که آن منصبی است
کز آنجا گشاید بسی کار و بار
دوم کار سرهنگ تندست و تیز
که یکسان بود نزد او مور و مار
دگر کار از آن هر سه خواهند گیست
که خواهنده نندیشد از ننگ و عار
ز هر سو بدست آورد لوت و بوت
بشادی بر آرد زانده دمار
چو ابن یمین زین سه فرقه نبود
نشد لاجرم حاصل او را یسار
ز سستی اصحاب دولت کنون
بسختی بسر میبرد روزگار
سپهرا کفافی نخواهیش داد
ز هی بیحیائی ز خود شرم دار
که باشد بدستش یکی از سه کار
نخستین حکومت که آن منصبی است
کز آنجا گشاید بسی کار و بار
دوم کار سرهنگ تندست و تیز
که یکسان بود نزد او مور و مار
دگر کار از آن هر سه خواهند گیست
که خواهنده نندیشد از ننگ و عار
ز هر سو بدست آورد لوت و بوت
بشادی بر آرد زانده دمار
چو ابن یمین زین سه فرقه نبود
نشد لاجرم حاصل او را یسار
ز سستی اصحاب دولت کنون
بسختی بسر میبرد روزگار
سپهرا کفافی نخواهیش داد
ز هی بیحیائی ز خود شرم دار
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴٧
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.