هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دل خود که به دنبال آزادی بود، اما در نهایت در بند طبیعت و محدودیت‌هایش گرفتار شد، سخن می‌گوید. او با تصاویری مانند نقطه و پرگار، سرگشتگی و دوری از خود را به تصویر می‌کشد. در نهایت، با وجود احساس گناه، به بخشش خداوند امیدوار است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.

شمارهٔ ۴٨٠

آن دل که داشتم ز وی آزادگی طمع
در چار میخ طبع گرفتار دیدمش

چون نقطه تا نهاد قدم در میان کار
سرگشته گرد خویش چو پرگار دیدمش

وقتست اگر چو سایه نشیند بگوشه ئی
ز آنک آفتاب بر سر دیوار دیدمش

حاجت بگلشنش نبود چون ز روی و موی
بشکفته شنبلید و سمنزار دیدمش

با اینهمه چو ابن یمین گر چه مجرم است
واثق بعفو شامل دادار دیدمش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴٧٩
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴٨١
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.