هوش مصنوعی:
شاعر با بستن احرام به آستانه شاه، به امید بخشش او میرود، چرا که شاه به سخاوت و بخشندگی شهرت دارد. اما با کاری مواجه میشود که عواقب ناخوشایندی دارد. شاعر با وجود فقر، آن کار را میپذیرد، هرچند که باعث ننگ او میشود. در پایان، از همت بلند شاه رضا سخن میگوید که چگونه بخششهایش را تقسیم میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و اجتماعی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند فقر و ننگ، نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۴٨۵
بستم احرام آستانه شاه
بامید سخاوت عامش
ز آنکه مشهور بود در عالم
صیت انعام و ذکر اکرامش
خود نهادند پیش من کاری
که بود نام بد سرانجامش
من گرفتم ز فقر بپذیرم
آنچه در ننگ افکند نامش
همت شه رضا چگونه دهد
که ز توزیع باشد انعامش
بامید سخاوت عامش
ز آنکه مشهور بود در عالم
صیت انعام و ذکر اکرامش
خود نهادند پیش من کاری
که بود نام بد سرانجامش
من گرفتم ز فقر بپذیرم
آنچه در ننگ افکند نامش
همت شه رضا چگونه دهد
که ز توزیع باشد انعامش
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴٨۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴٨۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.