هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از خوشبختی و یاری بخت سخن میگوید. شاعر از خداوند سپاسگزاری میکند که او را به آرزوهایش رسانده و از سختیها نجات داده است. سپس توصیفی از یک شب خوش و نوشیدن شراب و مستی ارائه میدهد و در پایان از شگفتی خود نسبت به مهارت و شجاعت فردی به نام ابن یمین میگوید.
رده سنی:
18+
متن شامل مفاهیمی مانند شراب و مستی است که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست. همچنین، درک عمیق تر مفاهیم عرفانی و ادبی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۵٢٨
آنرا که بخت یار و سعادت بود رفیق
باشد گشاده سوی مراد دلش طریق
منت خدایرا که مرا کرد کامکار
بر چشمه سار کوثر و برهاند از حریق
ناخوانده همچو روزی نیک اختران رسید
با طلعتی چو روز شب قیرگون غسیق
برجستم از نشاط و صراحی گرفته پیش
بر دست او نهاده یکی ساغر رحیق
می خورد و مست گشت و بخفت و بخواب رفت
ذکر اللتی و ما فعلت به بعد لا یلیق
هنگام صبحدم چو سر از خواب برگرفت
بگشاد لب بخنده و پس گفت ای صدیق
در حیرتم ز ابن یمین و شطارتش
تا ره چگونه برد شب تیره در مضیق
باشد گشاده سوی مراد دلش طریق
منت خدایرا که مرا کرد کامکار
بر چشمه سار کوثر و برهاند از حریق
ناخوانده همچو روزی نیک اختران رسید
با طلعتی چو روز شب قیرگون غسیق
برجستم از نشاط و صراحی گرفته پیش
بر دست او نهاده یکی ساغر رحیق
می خورد و مست گشت و بخفت و بخواب رفت
ذکر اللتی و ما فعلت به بعد لا یلیق
هنگام صبحدم چو سر از خواب برگرفت
بگشاد لب بخنده و پس گفت ای صدیق
در حیرتم ز ابن یمین و شطارتش
تا ره چگونه برد شب تیره در مضیق
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵٢٧
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵٢٩
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.