هوش مصنوعی: این متن شعری است که در مدح و ستایش یک شهریار یا پادشاه بزرگ سروده شده است. شاعر از کرم، بخشندگی، قدرت و عدالت این شهریار سخن می‌گوید و او را با شخصیت‌های افسانه‌ای مانند حاتم طائی و رستم زال مقایسه می‌کند. همچنین، شاعر به دشمنان این شهریار اشاره می‌کند و از شکست آنان در برابر قدرت او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای واژگان و مفاهیم پیچیده و ادبی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سال دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جنگ و دشمنی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵۵٨

شهریار جهان معزالدین
ای کرم پرور کریم خصال

بر مرادات کرده پیروزی
بسعادت بمستقر جلال

کرد عزم رجوع و دولت گفت
عزمه ضمنت بایمن فال

هرکجا رایتش رود آید
فتح صد منزلش باستقبال

بهر سم سمند او گردون
نعل سیمین کند ز جرم هلال

با کمالست ازو مدارج ملک
که ازو دور باد عین کمال

هر که در سایه عنایت او
یابد از اتفاق بخت مجال

تا ابد آفتاب اقبالش
نکشد زحمت کسوف و وبال

در هوای تصور جاهش
طایر وهم بفکند پر و بال

رتبت جاه و رفعت قدرش
هست برتر ز پایگاه مقال

چه دهم شرح آن چو رور الست
زد برین طبل روزگار دوال

قلب اقبال یافت دشمن او
تا برو کرد بخت نیک اقبال

تیر دلدوزش از کمان چو بجست
سوی اعدا رسالت احوال

از تن دشمنان فشاند خون
همچو شنگرف سوده از غربال

شهریارا توئی که از تو شکست
بگه عشرت و زمان مقال

قدر بخشندگی حاتم طی
نام کوشندگی رستم زال

مرکب عزم تو چو بشکافد
گردن میغ از نسیم شمال

رهنورد قضاش وقت مسیر
میرود همچو مهره بر دنبال

سرفرازا اگر چه ابن یمین
دید محنت بسی زگردش حال

پیکر او چو مویه گشت ضعیف
شخص او شد ز ناله همچون نال

نکند بیش ناله ها ز احداث
گر ز شاهش رسد ندا به منال

تا مه وسال را کند ترکیب
از شب و روز ایزد متعال

باد برسمت حکم تو گذران
روز و شب بر تعاقب مه و سال
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵٧
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵٩
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.