هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات عشق، شیدایی، صبر، و زیبایی می‌پردازد. شاعر از عشق و شیدایی خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق و شکیبایی با هم جمع نمی‌شوند. او از دیدن معشوق و زیبایی‌های او لذت می‌برد و از سرزنش دیگران نمی‌هراسد. شاعر همچنین به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند و از روزگار خود و تنهایی‌اش می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند شیدایی و تنهایی نیاز به تجربه و درک بیشتری دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل ۲۰

لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را

آب را قول تو با آتش اگر جمع کند
نتواند که کند عشق و شکیبایی را

دیده را فایده آن است که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را

عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوست
یا غم دوست خورد یا غم رسوایی را

همه دانند که من سبزه ی خط دارم دوست
نه چو دیگر حیوان سبزه ی صحرایی را

من همان روز دل و صبر به یغما دادم
که مقید شدم آن دلبر یغمایی را

سرو بگذار که قدی و قیامی دارد
گو ببین آمدن و رفتن رعنایی را

گر برانی نرود ور برود باز آید
ناگزیر است مگس دکه حلوایی را

بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را

سعدیا نوبتی امشب دهل صبح نکوفت
یا مگر روز نباشد شب تنهایی را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۱۹
گوهر بعدی:غزل ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.