۱۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵٧۶

ای دل ار گوش سوی من داری
کنم از حال عالمت اعلام

نفس اماره تو صیادیست
دام گسترده بهر صید مدام

طمع خام دام او باشد
حبته القلب کرده دانه دام

و آن کزین پایدام رسته شود
بر سر اختران سپارد گام

گر بچشم خرد نگاه کنی
کز چه زاید حوادث ایام

خود بدانی که جز طمع نبود
مایه فتنه خواص و عوام

هر که در دام او اسیر شود
برنیارد دمی ز خلق بکام

من بر آنم که واضع اسماء
چون بر ایشان همی کشید ارقام

هر چه آنرا ز جنس فتنه شمرد
جمع کرد و طمع نهادش نام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵٧۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵٧٧
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.