هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربیات خود در سفر به دور دنیا می‌گوید و بیان می‌کند که در هیچ‌کجا نشانه‌ای از انسانیت ندیده است. او به ناپایداری دنیا و تغییرات سریع آن اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که حتی بزرگان و پادشاهان نیز روزی به خاک افتاده‌اند. در نهایت، شاعر نتیجه می‌گیرد که از دنیا فقط گذر کردن و دیدن خوب و بد آن را پسندیده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناپایداری دنیا و مرگ ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵٩۴

جهان بگشتم و آفاق سر بسر دیدم
نه مردمم اگر از مردمی اثر دیدم

برین صحیفه مینا بخامه خورشید
نگاشته سخنی خوش بآب زر دیدم

که ای بدولت ده روزه گشته مستظهر
مباش غره که از تو بزرگتر دیدم

کسیکه تاج بسر داشت بامداد پگاه
نماز شام ورا خشت زیر سر دیدم

ز روزگار و جهانم همین پسند آمد
که زشت و خوب و بد و نیک بر گذر دیدم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵٩٣
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵٩۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.