هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ارزش قناعت و خرسندی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که راه سعادت را در قناعت و دوری از حرص و طمع می‌داند. او از پیر خرد به عنوان استاد خود یاد می‌کند و تأکید می‌کند که حتی در برابر مشکلات و سختی‌ها، از کوی قناعت خارج نخواهد شد. همچنین، او از خدمت خالصانه به خالق خود و بی‌اعتنایی به خدمت مخلوقات سخن می‌گوید.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶٠١

خردم راه قناعت بنمود از سر لطف
جز بر آنراه که او گفت قدم ننهادم

منم آن آب قناعت زده بر آتش حرص
که سراسر کره خاک نماید بادم

شد چو طفلان دلم از محنت شاگردی سیر
ز آنزمان باز که پیر خردست استادم

خالقم را شده ام خادم از اخلاص چنان
که ز مخدومی مخلوق نیاید یادم

می نخواهم شدن از کوی قناعت بیرون
سیل افلاس گر از بن بکند بنیادم

میبرد ابن یمینم ره خرسندی پیش
دو سه روزیکه درین دیر خراب آبادم

نبود صحبت شیرین پسران بی شوری
زینسبب کوه نشین بر صفت فرهادم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶٠٠
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶٠٢
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.