هوش مصنوعی: این شعر یک مدح و ستایش از امیر عالم عادل و شیخ علی است که به عنوان فردی بخشنده، عادل و پررحمت توصیف شده‌اند. شاعر از لطف و کرم این حاکمان سخن می‌گوید و ابراز می‌کند که همواره به مدح و ستایش آنان مشغول است. همچنین، شاعر از توقعات خود از شاه و امیر می‌گوید و امیدوار است که یاد او را فراموش نکنند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق ادبی و عرفانی است که درک آن به دانش زبانی و فرهنگی نسبتاً بالایی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات قدیمی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶٨٣

که باشد آنکه رساند ز راه لطف و کرم
رسالتی بجناب خدایگان از من

کراست قدرت آن کین سخن فرو خواند
بسمع اشرف سردار شه نشان از من

امیر عالم عادل که به ز مدحت او
کسی سخن نشنیدست در جهان از من

جهان رافت و رحمت امیر شیخ علی
که ذکر خیر کند دائمش زبان از من

بگویدش که ز شه داشتم توقع آنک
هم آشکار کند یاد و هم نهان از من

اگر ز طالع شوریده نیست بهر چرا
نکرد یاد شهنشاه کامران از من

روا بود که جهان کرم ستلمش بیک
مدیح خود بستاند برایگان از من

کسی که با من از اینسان کند تو خود دانی
که واجبش چه بود لیک ناید آن از من

منم که جز بمدیحش سخن روا نکنم
علاقه تا نکند منقطع روان از من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶٨٢
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶٨۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.