۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶٨٢

که میبرد سخنی از زبان ابن یمین
بسیف دولت و دین مفخر زمان و زمین

سر اکابر آفاق عمده الوزراء
کزوست زینت ملک و بدوست رونق دین

بگویدش که ز بهر نثار مقدم تو
مرا دلیست صدف وار پر ز در ثمین

بگوی تا چه سبب را بمن نسیم قبول
نمیرسد ز مهب عنایتت به ازین

منم که زنده جاوید ماند از دم من
کسی که اسم ویم فعل او کند تلقین

منم ز جمع محبان تو فذلک و تو
کشیده بر سر من بی سبب خط ترقین

مکن که نیک نباشد بگفت بد گویان
اگر ز دست دهی دوستی چو ابن یمین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶٨١
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶٨٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.