۱۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ٧٠۶

هر که آزردی بکینش زو مدار امید مهر
مار را چون دم زدی هم بایدش سر کوفتن

از خرد دورست فرصت با عدو دادن ز دست
بعد از آن از راه حسرت دست بر سر کوفتن

پای را از دست نتوان دادن آنگه پی زدن
خصم چون در حصن شد حاصل چه از در کوفتن

هر که اندر خر گه حزمست دستش میدهد
میخهای خیمه را بر فرق اختر کوفتن

چرب و نرمی با عدو ناید گه شدت بکار
آهن سرد است نتوانی بگوهر کوفتن

از تعصب کارها در گردن افتد مرد را
بر علی واجب از آن شد باب خیبر کوفتن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٧٠۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧٠٧
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.