هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش شخصی بلندمرتبه می‌پردازد و او را با عناصر طبیعی مانند آفتاب و کیوان مقایسه می‌کند. شاعر از فضیلت‌ها و کرم این شخص سخن می‌گوید و خود را در مقابل او کوچک و نیازمند می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات قدیمی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ٧۴٩

جلال دولت و دین یونس ایکه جاه تر است
مقام برتر کیوان فروترین پایه

بر آفتاب بچربدسها بتابش اگر
ز نور رای تواش ذره ئی بود مایه

ز عقد گوهر لفظت عروس معنی را
ببسته کلک تو مشاطه وار پیرایه

بخشگسال کرم آز تشنه لب دیده
ز ابر خامه تو آنچه کودک از دایه

تو آفتاب جهانی و بنده ابن یمین
ترا شدست بامید نور همسایه

اگر ز طالع شوریده نیست این از چیست
جهانیان ز تو در نور و بنده در سایه

تو خود بگو که بدوران چون توئی چو منی
شکسته حال چو این قافیه همی شایه
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٧۴٨
گوهر بعدی:شمارهٔ ٧۵٠
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.