۱۴۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ٨٢٧

چهار چیزست آئین مردم هنری
که مردم هنری زین چهار نیست بری

یکی سخاوت طبعی چو دستگاه بود
به نیکنامی دائم ببخشی و بخوری

دو دیگر آنکه دل دوستان نیازاری
که دوست آینه باشد چو اندرو نگری

سه دیگر آنکه زبان را بوقت گفتن بد
نگاهداری تا وقت عذر غم نخوری

چهارم آنکه کسی گر بجای تو بد کرد
چو عذر خواهد نام گناه او نبری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٨٢۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ٨٢٨
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.