۱۲۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ٨٣٢

خداوندا بر این عالیجنابت
کزو دارد فلک صد شرمساری

فراوان رنج بی راحت کشیدم
کنون سیر آمدم زین هرزه کاری

نخواهم کرد ازین پس عمر ضایع
کرم باشد گرم معذور داری

بحمدالله ندارم مال و جاهی
که بستانی بغیر من سپاری

چو من بر بینوائی دل نهادم
چرا باید تحمل کرد خواری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٨٣١
گوهر بعدی:شمارهٔ ٨٣٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.