هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که در اشعارش عذاب می‌کشد و هیچ طعنه‌ای در آن یافت نمی‌شود. او اگر ممدوحی بیابد، او را به درستی مدح می‌گوید. سپس به داستان حاتم و معنای آن اشاره می‌کند و می‌گوید که در این زمانه بزرگان فقط سزاوار طعن و لعن هستند. در پایان، شاعر از فلک می‌خواهد که به او آسایش بدهد و فلک پاسخ می‌دهد که او باید خوش باشد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ٨٧٠

منم آنکس که در اشعار عذبم
نیابد هیچ طاعن جای طعنی

اگر ممدوح یابم مدح گویم
سزای آفرین از لفظ و معنی

همانا داستان باستانست
که وقتی حاتمی بودست و معنی

درین ایام باری این بزرگان
نیند الا سزای طعن و لعنی

فلک را دوش میگفتم که ما را
بجز آسایشی از تو طمع نی

فلک چون اینسخن بشنید گفتا
برو ابن یمین خب باش یعنی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٨۶٩
گوهر بعدی:شمارهٔ ٨٧١
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.