هوش مصنوعی: این متن یک شعر یا مناجات است که در آن شاعر از کریم و بخشنده‌ای یاد می‌کند که در جهان بی‌نظیر است. شاعر با فروتنی از او درخواست کمک و بخشش می‌کند و بیان می‌کند که هرچه دارد از لطف اوست. او از نیازهای خود می‌گوید و امیدوار است که مورد لطف قرار گیرد. در پایان، شاعر تأکید می‌کند که سخنانش از سر نیاز و فروتنی است و نه از روی تکبر.
رده سنی: 12+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و ساختارهای پیچیده‌ی ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۶ - تقاضای رسم

ای کریمی که در جهان کرم
کس چو تو صدر بنده پرور نیست

مثل طبع تو هیچ دریا نی
همچو رای تو هیچ اختر نیست

بکرم یک دو لفظ من بشنو
ور چه وقت صداع چاکر نیست

پار تشریف بنده فرمودی
که ازان خلعتی نکو تر نیست

آنچنان جبه و دستاری
که نظیرش بمصر و ششتر نیست

خود نکوئی چرا نپوشیدست
خود نپرسی چراش بر سر نیست

بگرو کرده ام که بی برگم
وز تو پوشیده حال مضطر نیست

موسم رسم بنده رفت و هنوز
هیچ از رسم او میسر نیست

هست ماهی که مدحتت خواندم
که ازان به بکار دفتر نیست

هیچ ترویج هم نمی بینم
آه ترسم که بنده در خور نیست

گز ز بهر قصیده بود عطا
این هم از آن قصیده کمتر نیست

مکن ایصدر بنده را بنواز
که مرا راه جز بدین در نیست

زر بده گر نمیدهی دستار
جو و گندم بده اگر زر نیست

یا قضیم خری بفرمایش
گر چه در پایگاه تو خر نیست

هر چه شاید بده که در خوردست
کرنه گر هست مطلقا ور نیست

پس بترکش بگویم و بروم
که مرا هیچ وجه باور نیست

این سخن بین که چون رکیک آمد
زانکه کرنه بطبع من در نیست

آنچه گفتم برون ز طبع منست
تا نگوئی سخن مخمر نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - شکوه از درد چشم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷ - تقاضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.