۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷ - تقاضا

خداوندا کمینه چاکر تو
کت اندر بندگی یکروی و یکتاست

ز خدمت یکدو روز اردورماندست
مگو سرگشته نا پای برجاست

بخاک پای تو کان نیست تقصیر
نه نیز او را ملال از خدمتت خاست

بلی زینمعنی او را یکغرض هست
بگوید گر تقضی ور تقاضاست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶ - تقاضای رسم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸ - تقاضا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.