هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دریافت یک قطعه شعر زیبا از سوی فردی دیگر سخن میگوید و بیان میکند که پاسخ دادن به آن با صد قصیده نیز کافی نیست. او از زیبایی معانی و الفاظ شعر تعریف کرده و از شرمندگی خود در برابر این اثر هنری میگوید. در نهایت، شاعر با طبع خود به گفتوگو میپردازد و به این نتیجه میرسد که پاسخ دادن به چنین شعری دشوار است.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم ادبی و هنری است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیدهتر، آن را برای مخاطبان با سن بالاتر مناسب میسازد.
شمارهٔ ۴۰ - جواب مجدالدین همگر
یک قطعه سوی بنده فرستاد مجددین
کان را بصد قصیده نشاید جواب کرد
معنی روشن وی و الفاظ عذب وی
آنکرده با سخن که بسنگ آفتاب کرد
خط شریف او بنکوئی چوآن نگار
کاندر بهار تازه بصحرا سحاب کرد
تشویر خوردم الحق و چونان خجل شدم
کز شرم خاطرم رخ از و در نقاب کرد
طبعم بطعنه گفت که برخیز و شرم دار
کس سنگ را معارض در خوشاب کرد؟
از روی حسب حال بگفت این سه چاربیت
پس توبه کرد طبعم و رای صواب کرد
گلگونه نشاط چه رنگ آورد بگوی
زیرا که از خجالت طبعم چو آب کرد
کان را بصد قصیده نشاید جواب کرد
معنی روشن وی و الفاظ عذب وی
آنکرده با سخن که بسنگ آفتاب کرد
خط شریف او بنکوئی چوآن نگار
کاندر بهار تازه بصحرا سحاب کرد
تشویر خوردم الحق و چونان خجل شدم
کز شرم خاطرم رخ از و در نقاب کرد
طبعم بطعنه گفت که برخیز و شرم دار
کس سنگ را معارض در خوشاب کرد؟
از روی حسب حال بگفت این سه چاربیت
پس توبه کرد طبعم و رای صواب کرد
گلگونه نشاط چه رنگ آورد بگوی
زیرا که از خجالت طبعم چو آب کرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹ - زاده سپاهان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱ - سپاس
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.