۱۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲ - ترهات

دوستی در سمر کتابی داشت
پیش من صفحه ازان میخواند

که فلان شخص در فلان تاریخ
بیکی بیت بدره ها بفشاند

وان دگر پادشه بیک نکته
فاضلی را فراز تخت نشاند

گفتم ایخواجه ترهاتست این
این سخن بر زبان نباید راند

آخر آن قوم عادیان بودند
که خود از نسلشان یکی بنماند؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱ - مولانا ترازوست
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳ - عشوه و تمویه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.