هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از ابری سخن می‌گوید که جهان را دربر گرفته و با باران خود زمین را سیراب می‌کند. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، قدرت و بخشندگی ابر را ستایش می‌کند و آن را با عناصر طبیعی مانند کمان سام و ده انگشت مقایسه می‌کند. همچنین، شاعر به نقش ابر در بخشش و رحمت اشاره می‌کند و از رعد و برق به عنوان نمادی از تشویق و تحسین یاد می‌کند.
رده سنی: 14+ این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و ساختارهای ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۱۴۷ - ابر کمانگیر

زهی ابری که شرق و غرب عالم
ز راه دیده در لولو گرفتی

ز بهر تیر باران زمین را
کمان سام در بازو گرفتی

چو دست رکن دین خواهی که باشی؟
که در بخشش طریق او گرفتی

ده انگشت چو ده دریاست او را
تو از یک عشراین نیرو گرفتی

تو آن دست گهر باران او را
قیاس از خویشتن نیکو گرفتی

که او خندان دهد خلعت چنان نغز
که تو سنجاب ازو ده تو گرفتی

تو زین ده قطره کز دیده براندی
هزار آژنگ در ابرو گرفتی

ازینت ریشخندی میدهد برق
که از شرم آستین بررو گرفتی

بطعنه رعد میگوید که احسنت
نکو الحق جهان درکو گرفتی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶ - وفا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸ - بیچاره آدمی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.