هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و دلدادگی سخن میگوید و بیانگر دردها و رنجهای ناشی از عشق است. شاعر از جذبههای عشق و تأثیر آن بر جان و دل خود میگوید و از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود سخن میراند. همچنین، اشارهای به دردهای ناشی از عشق و مقایسه آن با غمهای دیگر دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم عمیق و احساسی آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارد.
شمارهٔ ۱۰
باز مرا عشق گریبان گرفت
باز دلم دامن جانان گرفت
عشق بتان آفت جان و دلست
وای برای کو پی ایشان گرفت
سرو بدید آن قد و حیران بماند
ماه بدید آن رخ و نقصان گرفت
گفتم اگر دل ببرد باک نیست
آه که دل برد و پی جان گرفت
باک ندارد ز سر زلف او
دل چو ره آن لب خندان گرفت
کز ظلمات ایچ نیندیشد آن
کش هوس چشمه حیوان گرفت
گفتم مردم ز غم عشق گفت
ماتمی از بهتر تو نتوان گرفت
قصه چه خوانم بمن آن کرد دوست
که دشمن انگشت بدندان گرفت
باز دلم دامن جانان گرفت
عشق بتان آفت جان و دلست
وای برای کو پی ایشان گرفت
سرو بدید آن قد و حیران بماند
ماه بدید آن رخ و نقصان گرفت
گفتم اگر دل ببرد باک نیست
آه که دل برد و پی جان گرفت
باک ندارد ز سر زلف او
دل چو ره آن لب خندان گرفت
کز ظلمات ایچ نیندیشد آن
کش هوس چشمه حیوان گرفت
گفتم مردم ز غم عشق گفت
ماتمی از بهتر تو نتوان گرفت
قصه چه خوانم بمن آن کرد دوست
که دشمن انگشت بدندان گرفت
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.