هوش مصنوعی: شاعر از بی‌توجهی معشوق خود شکایت می‌کند و بیان می‌کند که با وجود تلاش‌های فراوان برای جلب توجه و رضایت او، معشوق همچنان سرد و خشمگین است و هیچ‌یک از تلاش‌های او را نمی‌پذیرد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل داشته باشد.

شمارهٔ ۲۴

دوش آن صنم ز زانو سر برنمیگرفت
با ما نفس نمیزد و ساغر نمیگرفت

در خشم رفته بود و ندانم سبب چه بود
کان ماه لب بخنده زهم برنمیگرفت

در عذر صد ترانه زدم تاکند قبول
آهنگ ازانچه بود فراتر نمیگرفت

چندین هزار لابه که کردم همی بدو
یک ذره خود دران دل کافر نمیگرفت

میگفتمش چه کرده ام آخر چه گفته ام
البته نیک و بد سخن از سر نمیگرفت

من پیش او بعذر بیک پای همچو سرو
او درگرفته بود و سخن در نمیگرفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.