هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنجش و دل‌تنگی خود از معشوق می‌گوید که بدون دلیل از او رویگردان شده است. او از نگاه معشوق به خود اشاره می‌کند که چگونه این نگاه بر جان و دل او تأثیر گذاشته است. شاعر از گم شدن دل خود می‌گوید و از خدا می‌پرسد که آیا در دل او نشانی از معشوق باقی مانده است. همچنین، او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دل و دیده خود سخن می‌گوید و در نهایت بیان می‌کند که عشق به چنین معشوقی طبیعی است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه احساسی دارد.

شمارهٔ ۲۵

امروز چه بودش که ز من روی نهان داشت
سراز چه سبب بر من بیچاره گران داشت

ناکرده گنه باز ز من روی نهان کرد
من هیچ نمیدانم او را که بر آن داشت

یکبار بروی تو نگه کردم وایجان
بنگر که بجان و دل و دیده چه زیان داشت

دل در بر من نیست ندانم که کجا شد
یارب بجهان در دل من نام و نشان داشت؟

دیده چو ترا دید درو لعل برافشاند
معذور همیدارش بیچاره همان داشت

گفتند سر زلف تو دل میبرد از خلق
من در غم دل بودم و او قصد بجان داشت

گردوست همیدارمت این طرفه نباشد
آری بچنین روی ترا دوست توان داشت

زود ازمن و از تو همه این شهر بپرسند
گویند نه این چشم فلانی بفلان داشت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.