هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و دوری از معشوق مینالد. او از آتش عشق بر رخسار معشوق سخن میگوید و بیان میکند که هیچکس غم او را درک نمیکند. شاعر همچنین هشدار میدهد که از تیرهای سحرآمیز او بپرهیزند، چرا که تنها تیرش دعا و نیایش است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.
شمارهٔ ۲۹
وای ایدوستکه بیوصل تو عیشم خوش نیست
چو نبود خوشکه مرا آن دورخ مهوش نیست
بر رخت آتشی از عشق برافروخته اند
کیست کش از پی دل نعل درین آتش نیست
چه کند ماه که درششدرحسن از تو بماند
که همه نقش مه و پروین بیش از شش نیست
بهر یکبوسه که جان داده ام آنرا ببها
اینهمه ناخوشی انصاف بده هم خوش نیست
چند بی فایده فریاد کنم کاندر شهر
هیچکس را غم این سوخته غمکش نیست
هان بپرهیز ز تیر سحر من که مرا
هیچ تیری بجز از یارب در ترکش نیست
چو نبود خوشکه مرا آن دورخ مهوش نیست
بر رخت آتشی از عشق برافروخته اند
کیست کش از پی دل نعل درین آتش نیست
چه کند ماه که درششدرحسن از تو بماند
که همه نقش مه و پروین بیش از شش نیست
بهر یکبوسه که جان داده ام آنرا ببها
اینهمه ناخوشی انصاف بده هم خوش نیست
چند بی فایده فریاد کنم کاندر شهر
هیچکس را غم این سوخته غمکش نیست
هان بپرهیز ز تیر سحر من که مرا
هیچ تیری بجز از یارب در ترکش نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.