۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳

دگرباره با مات بیگانگیست
مکن کاینچنین ها نه فرزانگیست

توجان خواهی آنگاه بر دست هجر
ندانی که این رسم بیگانگیست

توجان خواه بیزحمت هجر و وصل
میان من و تو سخن خانگیست

من از عشق تو دشمن جان شدم
نه عشقست پس چیست دیوانگیست

بسوگند گفتی که بکشم ترا
مرا کشته گیر این چه مردانگیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.