هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد دل و اشک‌هایش سخن می‌گوید و به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر خود اشاره می‌کند. او از عشق و تسلیم شدن در برابر آن صحبت می‌کند و از معشوق می‌خواهد که مانند گلی از پرده بیرون آید.
رده سنی: 15+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۳۹

دلم از دیده برون می آید
چه دهم شرح که چون می آید

حل شده دل زره دیده برفت
زان سرشکم همه خون می آید

دل اگر خود همه از سنگ بود
به کف عشق زبون می آید

یارب آن مه به چه ماند یارب
که هم از حلقه کنون می آید

چشم خیره شود از طلعت او
کز در حجره درون می آید

ایکه در رنگ و طراوت رخ تو
از گل و لاله فزون می آید

خیز و از پرده برون آی تو نیز
که گل از پرده برون می آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.