هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از زبان عاشقی سخن میگوید که از ستم و بیتوجهی معشوق رنج میبرد. معشوق پس از مدتی از رفتار خود شرمسار میشود و سعی در جبران دارد. عاشق از غم و درد دلش میگوید و معشوق در نهایت با بوسه و عشق، دل او را تسلی میدهد. در پایان، عاشق از سبکی دل پس از رهایی از غم میگوید و معشوع وعدهی درمان دردهایش را میدهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهی عمیق و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و جدایی نیاز به درک عاطفی بالاتری دارد.
شمارهٔ ۴۹
هر جور که بر عاشق بی سیم توانکرد
امروز بتم بر من سرگشته چنانکرد
از بسکه ستم کرد بمن بر چو مرادید
شرم آمدش از روی من و روی نهانکرد
گفتم که چنان کن که دلم خون شود از غم
تقصیر نکرد الحق و بشنید و چنان کرد
گفتی که بده شرح که خود با تو چه کرد او
ایدوست چگویم که نه این کرد و نه آنکرد
گفتا بدلی بوسه، بداد و بستد دل
بنگر که درین بیع که سود و که زیانکرد
گفتم بدلی نیست گران، هم بتوان ساخت
از دل چو بپرداخت سبک قصد بجان کرد
گفتم غم جانم خور و درمان دلم کن
گفتا که چنان گیر چنین نیز توان کرد
امروز بتم بر من سرگشته چنانکرد
از بسکه ستم کرد بمن بر چو مرادید
شرم آمدش از روی من و روی نهانکرد
گفتم که چنان کن که دلم خون شود از غم
تقصیر نکرد الحق و بشنید و چنان کرد
گفتی که بده شرح که خود با تو چه کرد او
ایدوست چگویم که نه این کرد و نه آنکرد
گفتا بدلی بوسه، بداد و بستد دل
بنگر که درین بیع که سود و که زیانکرد
گفتم بدلی نیست گران، هم بتوان ساخت
از دل چو بپرداخت سبک قصد بجان کرد
گفتم غم جانم خور و درمان دلم کن
گفتا که چنان گیر چنین نیز توان کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.