۱۳۶ بار خوانده شده
لعل تو در سخن شکر ریزد
جزع من در سحر گهر ریزد
حس تو هر قدح که نوش کند
جرعه بر روی ماه و خور ریزد
هر نفس دفع چشم بدرا صبح
سیم در دیده قمر ریزد
بر رخم از هوای تو دم سرد
چون خزان توده های زر ریزد
گر بداند حقیقت حسنت
ماه را زهره بر جگر ریزد
تیر مژگان مزن که چشم تو خود
خون صد دل بیک نظر ریزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جزع من در سحر گهر ریزد
حس تو هر قدح که نوش کند
جرعه بر روی ماه و خور ریزد
هر نفس دفع چشم بدرا صبح
سیم در دیده قمر ریزد
بر رخم از هوای تو دم سرد
چون خزان توده های زر ریزد
گر بداند حقیقت حسنت
ماه را زهره بر جگر ریزد
تیر مژگان مزن که چشم تو خود
خون صد دل بیک نظر ریزد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.