هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد فراق و غم عشق میگوید و از اشکهای بیپایان و دلتنگیهایش سخن میگوید. او عشقش را پنهان کرده، اما چشمهای کمآبش گواه این راز هستند. شاعر با وجود فقر و درویشی، خود را صاحب عزت میداند و از وعدههای وصل معشوق میگوید که هرچند زیاد است، اما کمبودی در آن احساس نمیشود. در نهایت، او از نوشیدن شراب با دلبر سخن میگوید و آن را به نرگس تشبیه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن به بلوغ عاطفی نیاز دارد. همچنین، اشارههایی به شراب و مینوشی دارد که برای مخاطبان جوانتر ممکن است نامناسب باشد.
شمارهٔ ۵۲
پشتم ز غم فراق خم دارد
رویم ز سرشک دیده نم دارد
من عشق ترا نهفته چون دارم
کم آب دودیده متهم دارد
در زیر گلیم چون توان زد طبل
کاندر همه عالمم علم دارد
رویم زغمت برنگ که گشتست
بر تو بدوجو تراچه غم دارد
چون من بود و زمن بترحقا
درویش که یار محتشم دارد
وصل تو هزار وعده ام دادست
آری نه ازین متاع کم دارد
با دلبر می ز جام زر نوشد
چون نرگس هر که شش درم دارد
رویم ز سرشک دیده نم دارد
من عشق ترا نهفته چون دارم
کم آب دودیده متهم دارد
در زیر گلیم چون توان زد طبل
کاندر همه عالمم علم دارد
رویم زغمت برنگ که گشتست
بر تو بدوجو تراچه غم دارد
چون من بود و زمن بترحقا
درویش که یار محتشم دارد
وصل تو هزار وعده ام دادست
آری نه ازین متاع کم دارد
با دلبر می ز جام زر نوشد
چون نرگس هر که شش درم دارد
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.