هوش مصنوعی:
این شعر از عاشقانههای کلاسیک فارسی است که در آن شاعر از درد دل و رنج عشق شکایت میکند. او از بیوفایی معشوق و تحمل ناپذیری این رنجها میگوید و از معشوق میخواهد که با بیرحمی رفتار نکند. همچنین، شاعر اشاره میکند که حتی اگر هزاران جان داشته باشد، باز هم تحمل رنج عشق برایش دشوار است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و بیوفایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۵۴
دل جفا بیش بر نمی تابد
جان غم خویش بر نمیتابد
مکن ایجان و دیده بی نمکی
کاین دل ریش بر نمیتابد
جانطلب میکنی مکن کایننفس
داور از پیش بر نمیتابد
گفتمت بوسه گفتیم جانی
به بیندیش بر نمیتابد
به بیرزد هزارجان لیکن
کار درویش بر نمیتابد
جان غم خویش بر نمیتابد
مکن ایجان و دیده بی نمکی
کاین دل ریش بر نمیتابد
جانطلب میکنی مکن کایننفس
داور از پیش بر نمیتابد
گفتمت بوسه گفتیم جانی
به بیندیش بر نمیتابد
به بیرزد هزارجان لیکن
کار درویش بر نمیتابد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.