هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم فراق و یادآوری معشوق سخن می‌گوید و از بی‌وفایی و سنگدلی او شکایت می‌کند. او از نگاه مستانه و جادویی معشوق و غمزه‌های دلربای او یاد می‌کند و از این که تنها بدی و شِکوه از او به یادگار مانده است، اظهار ناراحتی می‌کند. شاعر به وعده‌های معشوق تکیه کرده بود، اما اکنون احساس می‌کند که این وعده‌ها بی‌اساس بوده‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و اشارات عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا سنگین باشد. همچنین، درک کامل زیبایی‌های ادبی و احساسی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۰

جز غم او مرا که شاد کند
جز فراقش مرا که یاد کند

فرد ماندیم از وی و هجر همی
زخم بر مهره گشاد کند

نرگس مست او ببو العجبی
جادوانرا باوستاد کند

غارت دل بزلف فرماید
غمزه را پس امیر داد کند

یارب آن سنگدل مرا هرگز
جز بدشنام هیچ یاد کند؟

تکیه بر وعده های او کردم
که شبانگاه و بامداد کند

جز من و زلف او کسی بجهان
تکیه هرگز بر آب و باد کند؟
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.