هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند ماه، باغ، و گل‌ها، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. شاعر تأکید می‌کند که هیچ چیز در عالم به پای معشوق نمی‌رسد و غم او از دلش برمی‌خیزد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و تشبیهات پیچیده، درک آن را برای سنین پایین دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۸۷

چون رخت مملکت جم نبود
چون لبت معجز خاتم نبود

چون رخت ماه فلک هم نبود
چون توئی در همه عالم نبود

از تو مارا نه سلام و نه پیام
آخر ای دوست کم از کم نبود

غم من جمله ز دل میخیزد
هر که را دل نبود غم نبود

سوی صحرا چه روی جان جهان
باغ چون روی تو خرم نبود

با چنان زلف بنفشه چکنی
کو بدان بوی و بدان خم نبود

لاله گر رنگ بدان میگیرد
تا چو روی تو بود هم نبود

گرچه گلرا دهنی خندانست
چشمش از رشک تو بی نم نبود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.