هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و رنجشهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر از رفتارهای متناقض معشوق خود گلایه دارد؛ گاهی تحکم میکند، گاهی عهدشکنی میکند، و گاهی با تبسمی دلنشین مانند گل، دل را میرباید. همچنین، از بیتوجهی معشوق و رنجشهای عاشقانه صحبت میشود.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ادبی نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.
شمارهٔ ۹۰
دلبرم بر من تحکم میکند
عهدنامه هر زمان گم میکند
می نهد هر ساعتی خاری دگر
پس چو گل در لب تبسم میکند
نرگس بی آب او در دلبری
التفاتی خود به مردم می کند
بارخت هرکو کند برمه نگاه
بر لب دریا تیمم میکند
مردم چشمم سیه جامه چراست
گرنه از جورش تظلم میکند
مورچه از غالیه برگل که کرد
آن کند کز مشک کژدم میکند
جز گل و نرگس نبوید زلف او
زنگئی چندین تنعم میکند؟
عهدنامه هر زمان گم میکند
می نهد هر ساعتی خاری دگر
پس چو گل در لب تبسم میکند
نرگس بی آب او در دلبری
التفاتی خود به مردم می کند
بارخت هرکو کند برمه نگاه
بر لب دریا تیمم میکند
مردم چشمم سیه جامه چراست
گرنه از جورش تظلم میکند
مورچه از غالیه برگل که کرد
آن کند کز مشک کژدم میکند
جز گل و نرگس نبوید زلف او
زنگئی چندین تنعم میکند؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.