هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و جدایی مینالد و بیان میکند که دلش در غم عشق میسوزد و عشق، صبر و داراییاش را از او گرفته است. او از سرنوشت و قضای الهی شکایت دارد که همه را درگیر غم و درد میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۹۷
باز دل در غم جان می پیچد
باز در عشق فلان می پیچد
یارب این باره کجا دارد عزم
که دگرباره عنان می پیچد
همه در زلف بتان پیچد ازان
چون سر زلف بتان می پیچد
برد از من دل و صبر و زر و سیم
جان بماندست و در آن می پیچد
کس ز دستش نزید تا غم او
چون قضا در همگان میپیچد
باز در عشق فلان می پیچد
یارب این باره کجا دارد عزم
که دگرباره عنان می پیچد
همه در زلف بتان پیچد ازان
چون سر زلف بتان می پیچد
برد از من دل و صبر و زر و سیم
جان بماندست و در آن می پیچد
کس ز دستش نزید تا غم او
چون قضا در همگان میپیچد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.