هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد فراق و اشتیاق معشوق است. شاعر با تصاویر زیبا مانند شکرافشانی لب‌های یار، گریستن چشم‌ها از فراق، و فداکاری عاشق، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند. او آرزو می‌کند که بتواند جان‌های بیشتری را فدای معشوق کند و از وجود خود بگذرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عارفانه عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'بس خون که دل از دیده بر چهره فشاند' ممکن است برای مخاطبان جوان نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۰۳

یارم چو سخن گوید از لب شکر افشاند
چشمم ز فراق او هر شب گهرافشاند

گرباد نهد روزی در کوی توپا ایجان
بس خاک که از دستت بر فرق سرافشاند

عاشق چو ترا بیند در کیسه نبیند زر
دامن ز وجود خود یکباره برافشاند

بس خون که دل از دیده بر چهره فشاند از تو
ور با تو بود کارش زین بیشتر افشاند

ایکاش دل ما را صد جان عزیزستی
تا هر نفسی بر تو جانی دگر افشاند

باتو سرو زر بازم کانکس که ترا خواهد
چون شمع سراندازد چون برق زرافشاند
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.