هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و فراق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی دشنام معشوق برایش ارزشمند است. او از درد دوری و آتش دل می‌نالد و زندگی بدون معشوق را بی‌ارزش توصیف می‌کند. همچنین، از دوستی معشوق با دشمنانش شکایت دارد و مرگ را در این شرایط شیرین می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و فراق ممکن است برای کودکان سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۰۴

یارب ار تو خوش درآئی چون بود
نی که این از طبع تو بیرون بود

ذره سایه نیارد پیش تو
ور همه خورشید بر گردون بود

از تو دشنامی بجانی میخرم
زانکه دشنام تو هم موزون بود

بی تو اندر آتش دل غرقه ام
زندگانی بی تو زرین به چون بود

در فراقت آب دیده صرف شد
بعد ازین هر قطره کاید خون بود

دوستی با دشمنانم میکنی
مرگ اگر شیرین بود اکنون بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.