۱۲۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۴

ساعتی از عشق تو بی غم نیم
بیغم و اندوه تو یکدم نیم

صبر و دل و جان بتو دادم کنون
از همه محرومم و محرم نیم

این همه جان کنده ام از بهر وصل
هم ز غم هجر مسلم نیم

هیچ مبادم ز جهان خرمی
گر من از اندوه تو خرم نیم

سایه خود بر من بیدل فکن
کاخر ازین خاک زمین کم نیم

جور مکن بر دل من بیش ازین
گیر که من در همه عالم نیم

گفت که بوسه دهمت رایگان
نی که چنین خام طمع هم نیم

گویم مردم ز غمت گویدم
من چکنم عیسی مریم نیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.