هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی معشوق و اثرات عشق بر دل شاعر میپردازد. در آن از تشبیهات و استعارات زیبا مانند زلف معشوق به قضا و قدر، لب او به دلنوازی، و چشمهای نیممستش به تیرهای غازی استفاده شده است. شاعر از عشق و دلدادگی خود میگوید و از معشوق میخواهد که یا دلش را ببخشد یا بوسهای بفرستد.
رده سنی:
16+
متن شامل مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، استفاده از برخی استعارات و تشبیهات پیچیده ممکن است برای درک کامل نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۱۵۴
حسنی چو دعا به سر فرازی
زلفی چو قضا به دست یازی
طبع رخ اوست دل ربودن
رسم لب اوست دلنوازی
زنگی دو زلف کافر او
دل می ببرد به ترکتازی
وان ناوک چشم نیم مستش
جان می بخلد به تیر غازی
ای زلف و رخت چو صبح و چون مشک
در پرده دریدن و غمازی
خورشید ننازد از خجالت
شاید تو به حسن خود بنازی
عشق تو به جان همی کند قصد
جان بازی باشد این نه بازی
چون با تو حدیث بوسه گویم
خود را عجمی همی چه سازی
دل باز ده ارنه بوسه بفرست
نه ترکیست این سخن نه تازی
زلفی چو قضا به دست یازی
طبع رخ اوست دل ربودن
رسم لب اوست دلنوازی
زنگی دو زلف کافر او
دل می ببرد به ترکتازی
وان ناوک چشم نیم مستش
جان می بخلد به تیر غازی
ای زلف و رخت چو صبح و چون مشک
در پرده دریدن و غمازی
خورشید ننازد از خجالت
شاید تو به حسن خود بنازی
عشق تو به جان همی کند قصد
جان بازی باشد این نه بازی
چون با تو حدیث بوسه گویم
خود را عجمی همی چه سازی
دل باز ده ارنه بوسه بفرست
نه ترکیست این سخن نه تازی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.