هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از شکایتهای بیجا و ناسپاسی معشوق گلایه میکند و بیان میدارد که با وجود وفاداری و عشق او، معشوق به جای قدردانی، با بیمهری و ستم رفتار میکند. همچنین، شاعر به تناقض در گفتار و رفتار معشوق اشاره میکند و از این که حتی دشمنش نیز چنین رفتاری ندارد، ابراز تأسف مینماید.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عاطفی پیچیده و نقد روابط انسانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند بیوفایی و شکایت ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۱۶۴
آخر چه کرده ام که شکایت همیکنی
وز ما گله برون ز نهایت همیکنی
زان بیشتر چه کرده ام ایجان که روز و شب
من عذر میکنم تو جنایت همیکنی
گفتی که دوستی به ازین چون کند کسی
تقصیر نیست سخت بغایت همیکنی؟
دل میبری بقهر و جگر میخوری بجور
تو کار دوستان بعنایت همیکنی
کردی بکام دشمنم و دوست هم نئی
وین طرفه تر که هم تو شکایت همیکنی
گفتی که ازتو در همه عالم علم شدم
آن نیز از زبان روایت همیکنی
تا چند گوئیم که من آن توام بصبر
یک بوسه کو بنقد؟ حکایت همیکنی
وز ما گله برون ز نهایت همیکنی
زان بیشتر چه کرده ام ایجان که روز و شب
من عذر میکنم تو جنایت همیکنی
گفتی که دوستی به ازین چون کند کسی
تقصیر نیست سخت بغایت همیکنی؟
دل میبری بقهر و جگر میخوری بجور
تو کار دوستان بعنایت همیکنی
کردی بکام دشمنم و دوست هم نئی
وین طرفه تر که هم تو شکایت همیکنی
گفتی که ازتو در همه عالم علم شدم
آن نیز از زبان روایت همیکنی
تا چند گوئیم که من آن توام بصبر
یک بوسه کو بنقد؟ حکایت همیکنی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.