هوش مصنوعی:
این متن بیانگر درد و رنج عاشقی است که از بیرحمی و سنگدلی معشوق شکایت دارد. شاعر از نبود رحم و مهلت در رفتار معشوق گله میکند و اشاره میکند که معشوق حتی به عهد خود مبنی بر آزار ندادن دل سوختهاش وفا نمیکند. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که معشوق از جنگ و کشتن نیز دست نمیکشد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاطفی عمیق و شکایت از بیرحمی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند جنگ و کشتن نیاز به درک و بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۱۷۰
تو ازین سنگدلی کم نکنی
رحمتی بر دل پر غم نکنی
همه جان خواهی و مهلت ندهی
همه دل سوزی و مرهم نکنی
دانم آنگاه که جان بستانی
کم کنی این همه یا هم نکنی
عهد کردی تو که تا بتوانی
یک دل سوخته خرم نکنی
دلبران جنگ کنند آنگه صلح
تو خود از کشتن واکم نکنی
رحمتی بر دل پر غم نکنی
همه جان خواهی و مهلت ندهی
همه دل سوزی و مرهم نکنی
دانم آنگاه که جان بستانی
کم کنی این همه یا هم نکنی
عهد کردی تو که تا بتوانی
یک دل سوخته خرم نکنی
دلبران جنگ کنند آنگه صلح
تو خود از کشتن واکم نکنی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.