هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقی است که از بی‌توجهی و جفای معشوق خود رنج می‌برد. شاعر از بی‌وفایی و سخنان ناخوشایند معشوق شکایت دارد و آرزو می‌کند که ای کاش معشوق کمی به او توجه می‌کرد یا دست‌کم با او با مهربانی رفتار می‌نمود. در نهایت، شاعر به صبر به عنوان تنها راه حل اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند جفا و دشنام ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۷۱

گرخوی بتم نیگ ببودی سره بودی
وریک سخن از من بشنودی سره بودی

دل بردو کنون قصد بجان کرد چه تدبیر
باری دل تنها بربودی سره بودی

صد بار دلم در غم او پشت نمودست
یکبار اگر روی نمودی سره بودی

فی الجمله جفاها و عتابش همه خوش بود
دشنام اگر در نفزودی سره بودی

گفتیکه تو در خواب ببینی رخ من باز
گردیده شبی باز غنودی سره بودی

گفتیکه بگویم که چه درمان بودت؟ صبر
احسنت اگرم صبر ببودی سره بودی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.