هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از زیبایی معشوق، عشق عمیق و رابطه‌ی روحانی با او سخن می‌گوید. همچنین، مضامینی مانند گذر زمان، ناپایداری دنیا، و عظمت عشق الهی در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به دانش ادبی و تجربه‌ی زندگی بیشتری نیاز دارد.

شمارهٔ ۳۱

دو چشم او که ندانم فرشته یا که پریست
بخواب رفت و مرا در بدن تب سهریست

ستاره کس به ندیدست و آفتاب بهم
بر آفتاب رخش لب ستاره سحریست

اگر ستاره نبیند که گونه مه من
ز آفتاب بود خوبتر ز بی بصریست

زوال شمس پدیدست و شمس طلعت یار
منزهست ز تغییر و از زوال بریست

عیان ماست خبرهای غیب بی خبران
بران سرند که پایان کار بی خبریست

شکار شاه نمودم درین قفس زنهار
گمان بد نبرد کس که باز من هنریست

خدست و خط بتم سوری و سپر غم خلد
چه جای لاله باغ بنفشه طبریست

فراز قامت بالنده روی دلبر ماست
چو آفتاب که بالای سرو غاتفریست

بود چو باز شکاری بوقت بردن دل
که در خرامش او شیوه های کبک دریست

کمر کن از سر آن زلف و حکمران بدوام
که بی ثباتی این خسروان ز بی کمریست

هزار نکته بکارست شاه را که تمام
سوای مملکت آرائیست و تاجوریست

بپیش تیغ فنا ای سوار مرکب دل
ز عشق دوست سپر کن که آسمان سپریست

ز سر قدم کن و طی کن طریق عشق صفا
فروتر از قدم آن سر که در هوای سریست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.