هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، فقر و غنا در راه عشق، وحدت وجود، و ارزش معنوی در برابر مادی می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی متعالی یاد می‌کند که ارزش‌های مادی در برابر آن ناچیز هستند. همچنین، به مفاهیمی مانند خاکساری در برابر معشوق، وحدت وجود، و برتری معنویت بر مادیات اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

شمارهٔ ۳۲

دلی که زیر پر باز زلف دلبر نیست
اگر بساعد شاهست باز کش پر نیست

سری که نیست گدایان عشق را در پای
بپای زن که گر از پادشه بود سر نیست

گمانم از نظر آفتاب بی خبرست
کسی که هندوی آن آفتاب منظر نیست

سکندری فتد از عکس روی مات بدل
ولی چه سود که آئینه ات برابر نیست

بجو ز خشت من ای تشنه لب زلال حیوه
که خشت من کم از آئینه سکندر نیست

برون ز خویش مزن خیمه ای مسافر عشق
که جز بخلوت دل دستگاه دلبر نیست

بگنج باد کف خاک کوی او ندهم
که کیمیای مرادست و کمتر از زر نیست

توانگریم و گدائیم و در طریقت ما
کسیکه نیست گدای دری توانگر نیست

مس وجود من از این غبار شد زر ناب
که گفت خاک در دوست کیمیاگر نیست

ز ملک تا ملکوتست در تصرف ما
کدام مرز که درویش را مسخر نیست

سر برهنه خور زیر بار سایه ماست
من ار نویسم در وسع هفت دفتر نیست

صفای ماست که مرآت وحدت ازلیست
ز زنگ شرک منزه صفای دیگر نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.