هوش مصنوعی: این شعر عرفانی به جستجوی حقیقت و رسیدن به معرفت الهی از طریق فنا در ذات حق می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند آتش، بازار حقیقت، دایره وجود و نقطه، سفر روحانی خود را به سوی حقیقت توصیف می‌کند. او از مفاهیمی مانند فنا، عشق الهی، وحدت وجود و رسیدن به مقام قرب سخن می‌گوید و در نهایت، مخاطب را به بیداری و درک حقایق عالم دعوت می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این شعر برای درک و دریافت نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان اسلامی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳۳

تا شد دل من معتکف دار حقیقت
پی برد درین دار باسرار حقیقت

بر گرمی بازار من آتش زدو افزود
از آتش من گرمی بازار حقیقت

در دیده پندار زنم خار که بشکفت
از باغ حقیقت گل بیخار حقیقت

بی نقطه و بی خط نبود دایره موجود
دل نقطه و هستی خط پرگار حقیقت

هم مرکز جمع آمد و هم دائره فرق
زین دایره بیرون نبود کار حقیقت

معیار حقیقت بفنا بود و بهر سنگ
سنجید مرا دوست بمعیار حقیقت

منصور صفت بانگ اناالحق نزدم فاش
تا بر نشدم بر زبر دار حقیقت

از راه عدم برد بسر منزل هستی
ره گم نکند قافله سالار حقیقت

موسی بد و داود شد و زد بدل کوه
این زمزمه در پرده مزمار حقیقت

یک نقطه حقیقت شد و نازل شد و صاعد
قائل نتوان گشت بتکرار حقیقت

گو راه عدم گیر بخفاش که تابید
خورشید وجود از در و دیوار حقیقت

دل خانه غیبست و زهر عیب مبراست
از صنعت سر پنجه معمار حقیقت

پروانه من کیست که پر سوخت ز جبریل
این شعله که سر زد بدل از نار حقیقت

در فقر بجوئید صفا را که ز شش سوی
پیداست درین مرحله آثار حقیقت

خوابند حریفان تو اگر همدم مائی
باش ایدل سودا زده بیدار حقیقت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.