هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، جدایی، رنج، و سلوک روحانی می‌پردازد. شاعر از گذر از دنیای مادی و رسیدن به حقیقت وجودی سخن می‌گوید و از عشق به معشوق و فراق او یاد می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند سیر و سلوک، قرب الهی، و گذر از مکان و زمان دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و تمثیل‌های به‌کاررفته ممکن است برای سنین پایین نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۶

ما را که تن ز ساحل دریای جان گذشت
محصول دل ز حاصل دریا و کان گذشت

بر لب گذشت صحبت جانان در اشتیاق
جان من از جهان و دل من ز جان گذشت

از بس که دید بام دلم بارش بلا
در عشق آب دیده ام از ناودان گذشت

در فرقت تو رست ز چشم و دماغ موی
کش در نظر خیال تو لاغر میان گذشت

دامان من عقیق شد از دیده ام که یار
بر من شد آشکار و چو برق یمان گذشت

باز آمد آن بهار و ز جوی حیوه رست
چندین هزار سرو چو در بوستان گذشت

شبنم نبود این عرق انفعال بود
بر ارغوان نشست چو بر ارغوان گذشت

مگذر مرا بسمت سر ای آفتاب چرخ
کاین سر ز آستانه پیر مغان گذشت

پائی که سود میکده فقر را زمین
چندین هزار مرحله از آسمان گذشت

بگذشت راستی ز کمان فنا قدی
کز پشت چرخ پیر چو تیر از کمان گذشت

نازم بر هر وی که ازین تیره خاکدان
چون آفتاب پاک دمید و روان گذشت

وهم و گمان بکاخ حقیقت نبرد راه
این پایه از تصور وهم و گمان گذشت

لاهوت زیر شهپر باز وجود ماست
قربان همتی که ازین خاکدان گذشت

باز وجود مهدی هادیست در شهود
فرخنده سالکی که بصاحب زمان گذشت

از سالک صراط حقیقت عجب مدار
گر زین مکان گذشت که بر لامکان گذشت

گفتم بیان کنم ز زلال تو رشحه ئی
سیلم چنان ربود که کار از بیان گذشت

هر فتنه را امانی و غم را نهایتیست
در کارزار عشق تو کار از زمان گذشت

پیدا شد آن جمال بچشم شهود دل
جان صفا ز قید جلال جهان گذشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.