هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند فقر، عشق، صبر، جمال الهی، و راههای رسیدن به حقیقت میپردازد. شاعر از عناصری مانند آفتاب، خاک، زلف یار، و میخانه بهصورت نمادین استفاده کرده تا احساسات عمیق خود را بیان کند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها برای مخاطبان جوانتر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از مضامین مانند عشق و فراق ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
شمارهٔ ۵۲
گر آفتاب فقر و فنا جلوه گر شود
شام فراق خاک نشینان سحر شود
گر نور آفتاب دل افتد بخاک راه
اکسیر قلب و سرمه صاحب نظر شود
بر چشم دل جمال تو پیداست جهد من
اینست کاین معاینه چشم سر شود
گفتم بوصل شاد شوم غافل آنکه دل
کمتر کند شکیب و غمم بیشتر شود
ای زلف یار اینهمه آشفتگی مکن
مگذار روزگار من آشفته تر شود
جانی که گشت شهره بجذب و جنون عشق
مانند سر عشق بعالم سمر شود
میریش زلف را که شود ابر آفتاب
وز آب چشم من همه خاک تر شود
پاینده باد پایه میخانه کش مقیم
صاحب مقام سر قضا و قدر شود
گسترده است خوان خدا در سرای فقر
کس نیست جز خدا که بخوان ماحضر شود
خورشید و مه جز آینه دوست نیست چیست
اجرام آسمان که حجاب بشر شود
کشف و نظر دو یار قدیمند در طریق
آن کشف کاملست که یار نظر شود
نوری که روشنست بدو چشم اتفاق
در دیده نفاق سر نیشتر شود
صوفی بهرزه لاف حقیقت چه میزنی
خواهد هزار تصفیه تا خاک زر شود
بادا دعای راهروان خضر راه آنک
ما را بر آستان صفا راهبر شود
شام فراق خاک نشینان سحر شود
گر نور آفتاب دل افتد بخاک راه
اکسیر قلب و سرمه صاحب نظر شود
بر چشم دل جمال تو پیداست جهد من
اینست کاین معاینه چشم سر شود
گفتم بوصل شاد شوم غافل آنکه دل
کمتر کند شکیب و غمم بیشتر شود
ای زلف یار اینهمه آشفتگی مکن
مگذار روزگار من آشفته تر شود
جانی که گشت شهره بجذب و جنون عشق
مانند سر عشق بعالم سمر شود
میریش زلف را که شود ابر آفتاب
وز آب چشم من همه خاک تر شود
پاینده باد پایه میخانه کش مقیم
صاحب مقام سر قضا و قدر شود
گسترده است خوان خدا در سرای فقر
کس نیست جز خدا که بخوان ماحضر شود
خورشید و مه جز آینه دوست نیست چیست
اجرام آسمان که حجاب بشر شود
کشف و نظر دو یار قدیمند در طریق
آن کشف کاملست که یار نظر شود
نوری که روشنست بدو چشم اتفاق
در دیده نفاق سر نیشتر شود
صوفی بهرزه لاف حقیقت چه میزنی
خواهد هزار تصفیه تا خاک زر شود
بادا دعای راهروان خضر راه آنک
ما را بر آستان صفا راهبر شود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.